۱۳۹۲ مهر ۲۲, دوشنبه

پرسش و پاسخ با حمید جبلی

آن قدر که در رسانه های اینجا ومجلات پر زرق و برق (و گاه میان تهی) پارسی زبانان تورنتو آگهی خرید وفروش خانه و کنسرت فلان وبهمان خواننده معروف و ناشناس دیده ام که معمولا فقط صفحات مخصوص اخبار جامعه ایرانی را که عمدتا بیشتر از دو صفحه نیست در مجلات مختلف می خوانم وکاری به مقالات خوش آب ورنگ که عمدتا هم آبکی هستند ندارم.
یکی از خوبی های کشور آزادی مثل کانادا آن است که می توانید به راحتی نشریه چاپ کنید و اگر شش ماه تا یک سال دوام آوردید و توانستید آگهی جذب کنید می توانید از افراد موفق این رشته شغلی محسوب شوید.
لازم هم نیست که سواد ادبی چندانی داشته باشید یا انگیزه تان خدمت به پارسی زبانان باشد.
در اینجا تجزیه طلبی هست که آرزوی جدایی پاره ای از ایران و واگذاری آن به خاک کشور همسایه را دارد و در عین حال نقش مهمی در یک مجله پارسی زبان دارد. نقل است که ایشان در محافل خصوصی تمدن چند هزار ساله ما را به سخره می گیرند. (چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند). اما نامشان با افتخار در نشریه رایگان و پرتیراژ پارسی درج می شود.
حالا یکی نیست از این بنده خدا سوال کند که تو که پارسی را زبان نمی دانی چرا به مجلات دیگری که به زبان مورد علاقه ات چاپ می شود نقل مکان نمی کنی؟

این مقدمه برای آن بود که عرض کنم خبر گرفتن ویزای کانادا و ورود استاد حمید جبلی را فقط در یکی از نشریات تورنتو دیدم و انگار برای دیگر نشریات رایگان اینجا آش رشته یا کباب کوبیده یا لیزر مو خیلی مهم تر از واقعه فرهنگی ورود یک سینماگر برجسته ایرانی است.
البته در همان نشریه هم که به ورود استاد اشاره کرده بود هیچ نام ونشانی از محل برگذاری برنامه های ایشان نوشته نشده بود.
با کمی جستجو متوجه شدم که فستیوال بین المللی فیلم با عنوان "نسیم خاوری" در دو نوبت جلسه پرسش و پاسخ با استاد جبلی گذاشته است. که دومین جلسه پرسش و پاسخ در تاریخ بیست و ششم اکتبر برگذار می شود.
برنامه آن به این شرح است:
ساعت سه عصر فیلم
White Dream
نمایش داده می شود که بهای بلیط آن سیزده دلار است و نود دقیقه به طول می انجامد و سالن نمایش فقط ظرفیت شصت نفر را دارد.
ساعت پنج بعداز ظهر برنامه دیگری شروع می شود که در ابتدا فیلم پنجاه و دو دقیقه ای
Tea Man
نمایش داده می شود و سپس به مدت پنجاه دقیقه جلسه پرسش وپاسخ با استاد جبلی در برنامه گنجانده شده.
 بهای بلیط آن بیست دلار است و سالن نمایش فقط ظرفیت شصت نفر را دارد.

اگر از دوستداران فیلم های ایشان هستید حتما هرچه سریعتر از طریق این آدرس صندلیتان را رزرو کنید.

ضمنا در تاریخ دوم نوامبر هم کارگاهی با حضور استاد جبلی برگذار می شود که تخصصی بوده و ورودیه آن سیصد دلار است.
ظرفیت این کارگاه فقط بیست وسه نفر است و آن طور که در تبلیغ نوشته شده، افراد حاضر در کارگاه این بخت را خواهند داشت که تجربه حضور در فیلمی کوتاه با استاد جبلی را داشته باشند.

ضمنا اگر به برنامه روزهای دیگر نگاه کنید خواهید دید که آثار زیادی به خصوص از مجموعه آثار مستندسازان ایرانی در روزهای مختلف در این جشنواره به نمایش گذاشته خواهد شد.
آثاری از 
معین صمدی
مهناز یزدانی
مصیب حنایی
مهدی باقری
فرهاد علیزاده
نوید نیکخواه آزاد
محمد فراهانی
سارا شفیع پور
رضا جمالی
کریم لکزاده
مهران جباری (از کانادا)
فرزین شادمهر
جواد حاجی امینی
کیوان مهرگان
زهرا شفیعی
امیر مهران
اصغر روح
مسعود معین
آرش معصوم
مونا عبدالله شاهی
شیوا صادق اسدی
مهدی زارعی
مجید موثقی (ایران وروسیه)
علی اصغری
غلامرضا نعمت پور
کامبیز صفری (ایران و امارات متحد عربی)
امیرعلی نوایی
ماشاالله محمدی

ضمنا آدرس محل نشست و نقشه آن در پایین صفحه رزرو بلیط قابل مشاهده است.

بخشش کالا در کانادا

یکی از سنت های خوب زندگی در کانادا، سنت بخشندگی آن است.

در روزهای اول ورود به تورنتو  وقتی در فروشگاهی بزرگ سرگرم تماشای ماشین های چرخ خیاطی بودم یک نفر به من نزدیک شد وگفت خیاط هستی؟
گفتم نه اما تازه آمده ایم و همسرم در کشورمان ماشین خیاطی خوبی داشت که به علت سنگین بودن همانجا فروختیم و حالا دنبال یک ماشین ارزان هستم تا کارهای اولیه خیاطی در زندگیمان را انجام دهیم. 
گفت که من دو تا چرخ خیاطی دارم و اگر با من بیایی یکی را به تو می دهم.
صدالبته موافقت کردم و پیاده به سمت منزلش رفتیم.
نامش رابرت بود ومی گفت حدود بیست سال قبل از آمریکای جنوبی به کانادا آمده است.
اگرچه سنی حدود پنجاه و پنج سال داشت اما با جثه ریزش من را در پیاده روی از رو برد.
همانطور که تند تند راه می رفت از زندگی سختش گفت واز این که هنوز نتوانسته با پول کارگری خانه ای تهیه کند.
بعد از بیست دقیقه پیاده روی سریع به منزلش رسیدیم ودرحالی که من بر روی سنگ بزرگی در آن حوالی نشسته بودم با چرخ خیاطی و یک سبد چرخ دار مخصوص خرید برگشت.
گفتم سبد برای چیست؟ چرخ را دستم می گیرم.
پاسخ داد که چون چرخ سنگین است و از این سبد هم دوتا دارم یکی را به تو می دهم.
با توجه به مکالمات ما و علم به این که از شرایط مالی خوبی برخوردار نیست با احتیاط به او پیشنهاد پرداخت پول کردم.
پاسخی که داد بسیار زیبا بود:
"من امروز به تو بخشیدم. تو هم فردا اجناس اضافه ات را به دیگران ببخش"

۱۳۹۲ مهر ۲۰, شنبه

اجناس دست دوم



امروزصبح به محض باز کردن ای میل هایم متوجه شدم که آقای بسطامی مطلب جالبی درباره مغازه های دست دوم در وبلاگشان گذاشته است.
از آنجایی که خرید از این مغازه ها برای تازه واردان کاملا به صرفه است توصیه می کنم به طور مرتب به این فروشگاه ها سر بزنید.
چند مطلب در وبلاگ آقای بسطامی از قلم افتاده است که باید به آن اشاره کنم:
1- قبل از خرید اجناس باید از قیمت آن اطلاع داشته باشید. مسوول قیمت گذاری در ولیو ویلج 
احتمالا قیمت ها را سلیقه ای تعیین می کند .چه بسا جنس صد دلاری را ده دلار قیمت بگذارد یا برعکس.
مثلا یک بار قصد خرید همزن برقی داشتم و در آنجا یک همزن تک سرعته سفید و کارکرده به قیمت ده دلار وجودداشت. از آنجایی که اجناس فورا توسط مراجعان خریده می شود، به محض این که دوری زدم وبرگشتم تا همزن مذکور را بردارم دیدم که جا تر است و بچه نیست. آن روز کلی حالم گرفته شده بود و خود را ملامت می کردم که این موقعیت خوب را از دست داده ام و اگر همزن را به موقع برداشته بودم این اتفاق نمی افتاد. 
اما دست بر قضا بعداز ظهر همان روز فلایر کندین تایر به دستم رسید ودیدم که همزن بلک اند دکر نو با پنج سرعت متفاوت را دوازده دلار حراج زده اند و تازه این موقع بود که از بابت از دست دادن همزن اولیه خوشحال شدم.
یا مثلا در قسمت وسایل برقی، سیم رابط برق (دست دوم) را سه دلار قیمت گذاشته اند درحالی که در دالاراما جنس نو آن بین دو تا سه دلار است.
البته در کل خرید از این فروشگاه ها اغلب بسیار به صرفه است.
مثلا یک بار یک بسته حدود پانزده تا بیست عدد لامپ نو چراغ خواب و ... را دو دلار خریدم درحالی که مطمئنا در فروشگاه های دیگر باید ده تا بیست دلار بابت آن می پرداختم.
2- اگرچه بعضی از ایرانیان یا مایل به خرید البسه دست دوم نیستند یا از پوشیدن آن اکراه دارند، باید توجه داشت که در فروشگاه های دست دوم گاه اجناسی یافت می شود که هنوز مارکشان کنده نشده و حتی یک بار هم پوشیده نشده اند.
گاهی اوقات از یک لباس تعداد زیادی در این فروشگاه ها دیده می شود و همه هم نو هستند. این لباس ها یا از مد افتاده اند و یا صاحبان فروشگاه های بزرگ به هر علتی (نظیر نداشتن فضای کافی در انبار یا دلسوزی یا تبلیغ و...) آنها را به فروشگاه های دست دوم اهدا کرده اند.
توضیح مهم:
در ایران معمولا بعد از باز کردن عدل های تاناکورا (لباس های تاناکورا به شکل بسته های پرس شده و بسیار سنگین توسط کشتی به کشورهای جهان سوم ارسال می شود که در ایران متخصصین این لباس ها به بسته های بزرگ عدل می گویند) ، این اجناس سر از بوتیک ها در می آورد. بنابراین هر وقت در بوتیک بالای شهرتان لباسی خارجی و تک سایز دیدید به این نکته توجه داشته باشید که احتمالا از همین تاناکورایی ها است.
اما در کانادا این اجناس در همان فروشگاه های دست دوم به فروش می رود اما با چند دلار بهای بیشتر.
برای خرید این کالاها بهتر است به جای ولیو ویلج به دیگر فروشگاه های دست دوم مراجعه کنید. زیرا در ولیو ویلج کمتر این لباس ها را دیده ام.
کافی است در گوگل مپ بنویسید:
thrift shop
thrift store
یا چیزی در این حول وحوش. گوگل مپ بلافاصله نزدیکترین محل را به شما نشان می دهد.
3- عبارت بنجل فروشی دارای بار منفی است و پیشنهاد من به استاد بسطامی آن است که از اصطلاح "فروشگاه دست دوم" یا چیزی مثل آن استفاده کنند زیرا همانگونه که عرض شد کالاهای با ارزش بسیاری به ویژه کتاب و لوازم برقی و... در ولیو ویلج دیده ام.
4- پاره ای از اشیای بدو ورود را می توانید به راحتی و رایگان تهیه کنید.
یکی از بهترین منابع در این زمینه، تارنمای کیجیجی است.
بسیاری از اجناس بزرگ که قابل دورانداختن نیستند و باید بازیافت شوند و صد البته برای بازیافتشان باید پول هم داده شود به رایگان در این تارنما تبلیغ می شود.
جنس مورد نظر را جستجو کنید و دکمه 
price
را بزنید تا اجناس به ترتیب قیمت ردیف شوند.
آنگاه خواهید دید که بعضی از اجناس قیمت رایگان دارند.
البته این اجناس فورا وظرف کمتر از چند ساعت از تارنما برداشته می شوند یعنی در واقع واگذار می شوند.
در آینده از تجربیات خرید اجناس دست دوم و رایگان بیشتر خواهم نوشت.

۱۳۹۲ مهر ۱۰, چهارشنبه

آیا ایرانیان تورنتو کلاهبردارند؟

یکی از مهمترین توصیه های قبل از ورود که به گوش هر ایرانی می رسد آن است که از ایرانیان تورنتو پرهیز کنید!
دو دلیل برای این توصیه وجوددارد.
اول آن  که نزدیکی به ایرانیان باعث کاهش سرعت زبان آموزی شما می شود و دوم آن که ایرانیان اینجا اکثرا کلاهبردار هستند.
درباره قسمت اول نظری ندارم و شاید تا حدی با آن موافق باشم اما درباره بخش دوم توصیه باید گفت که پاسخ من هم مثبت است وهم منفی.
تورنتو یک کلان شهر است وبرخلاف بسیاری از دیگر شهرهای کانادا که متکی به صنایع نفتی یا کشاورزی و یا ماهیگیری هستند، حرف اول را در این شهر تجارت می زند. به عبارتی تجارت یا همان بیزینس که عمدتا هم از نوع خدماتی آن است نقش تعیین کننده ای در اقتصاد این شهر دارد.
از آنجایی که ایرانیان جدیدالورود معمولا تسلط کافی به زبان انگلیسی ندارند معمولا ترجیح می دهند که از خدمات ایرانیان اینجا استفاده کنند که به نوبه خود اگر با بررسی کافی صورت نگرفته باشد می تواند موجب پشیمانی شما در آینده شود.
اما این مساله محدود به جامعه ایرانی نیست بلکه مربوط به ماهیت شهر تورنتو است.
یکی از دوستان من که سالهاست در آلبرتا زندگی می کند می گفت در تورنتو دوستی داشتم که از بازماندگان یکی از خانواده های سلطنتی یکی از کشورهای اروپای شرقی بود که بعد از انقلاب کمونیستی دربه در شده بودند و نکته جالب آن بود که می گفت در ابتدای ورود به این شهر، کسانی سر ما کلاه گذاشتند که همزبان ما و از کشور خودمان بودند.
---------
کلاه برداری محترمانه در این شهر بسیار رایج است.
چند روز قبل کارتریج پرینترم تمام شده بود و پس از جستجو در  سایت کی جی جی یک فروشگاه پیدا کردم که کارتریج مذکور را با قیمت چهل دلار برای فروش گذاشته بود.
وقتی به فروشگاه رفتم و خواستم پول را پرداخت کنم از من تقاضای 60 دلار بدون احتساب مالیات کرد.
به او که اتفاقا کانادایی بود گفتم که در سایت اعلام کردید چهل دلار است. کمی دستپاچه شد و گفت کدام سایت ومن هم گفتم در کی جی جی نوشته اید.
فورا رنگ عوض کرد و بیست دلار تخفیف داد.
از طرف دیگر وقتی برای اشتراک اینترنت منزل با یک آگهی ایرانی تماس گرفتم نه تنها خیلی خوب راهنمایی کرد بلکه علیرغم آن که کارت دانشجویی همسرم هنوز آماده نبود، به حرف ما اعتماد کرد و پکیج 300 گیگابایتی دانشجویی را برایمان راه اندازی کرد.
خلاصه کلام آن که آن چه باعث کلاه رفتن بر سر  ما می شود نزدیکی به جامعه ایرانی نیست و علت اصلی آن در درجه اول عدم تسلط به زبان و در درجه دومم عدم تحقیق قبل از هر نوع خرید است.
به قول مشاور بانکی ما:
قبل از هر خرید حداقل از سه منبع درباره خریدتان استعلام کرده و بررسی کنید و بعد اقدام کنید.



۱۳۹۲ مهر ۹, سه‌شنبه

روزهای ما در تورنتو چگونه می گذرد؟


چند ماه است که به علت مشغله کاری فرصت نوشتن فراهم نشد.
در اوایل ماه اوت وارد تورنتو شدیم.
روزهای اول صرف آشنایی با شهر و اقدامات اولیه از قبیل بازکردن حساب بانکی و پرکردن فرم های مالیات برگشتی برای بچه و خانواده و ... گذشت.
از آنجایی که بسته خدمات بدو ورود را از شرکت طرف قراردادمان گرفته بودم تاحدی کارها با سرعت مناسب پیش رفت.
فعلا فقط گواهینامه مانده که احتمالا هفته آینده برای آن هم اقدام خواهیم کرد.
راهنمای ما می گفت که قبلا که سفارت بازبود و تاییدیه گواهینامه از طرف سفارت مورد قبول دولت کانادا بود، زمان ذکر شده مورد تایید واقع می شد اما حالا پس از ترجمه گواهینامه فقط یک سال سابقه مورد تایید واقع می شود.
از آنجایی که خودم اقدام نکرده ام نمی توانم این گفتار را تایید یا رد کنم و در نوشتارهای بعدی در این باره بیشتر خواهم گفت.
ماه اول اقامت ما مصادف با شلوغی و به قول این وری ها "های سیزن" بود.
اگرچه برای تهیه بلیط شانس آوردیم و بلیط ترکیبی ایران ایر-ترکیش ایر با قیمت مناسب گیرمان آمد اما برای اقامت موقت در کاندویی که یک ماهه در اختیار داشتیم حدود 3800 دلار پرداختیم.
بهای کرایه برای ما که از ایران آمده بودیم سنگین بود اما خانه مذکور کاملا مجهز بود و در بهترین نقطه شهر قرار داشت.
و صدالبته راه دیگری هم نداشتیم چون نه بستگانی در اینجا داشتیم ونه دوستی که بتوان به او تکیه کرد واز قبل جایی رزرو کرد.
چند فامیل دور هم که در اینجا داریم آنقدر از تورنتو دور اند که اصلا نمی شد به آنها رجوع کرد.
خوشبختانه قبل از پایان یک ماه توانستیم آپارتمانی دوخوابه در یکی از مجموعه های رنتال در خیابان شپرد که از محله های خوب اینجا است (تقاطع بی ویو وشپرد) با اجاره 1200 دلار در ماه پیدا کنیم.
بعد از امتحان زبان و تعیین سطح قرار شد من وهمسرم کلاس لینک برویم (تافل و آیلتس را قبلا گرفته ام) و فرزند بزرگم که در ایران دانشجو بود چون برای ثبت نام در دانشگاه نیاز به مدرک تافل داشت درخواست کرد که در کلاس تافل شرکت کند که ارزیاب قبول کرد.
فرزند کوچکمان را هم در دبستان نام نویسی کردیم و کم کم به شرایط جدید خو می گیرد.
در کتابخانه هم عضو شدیم و از مزایای آن استفاده می کنیم.
از آنجایی که این دوماه مدام درحال خرید بودیم و تقریبا متخصص خرید وسایل شده ایم، در نوشتار بعدی درباره خریدکردن در کانادا از دیدگاه خودم خواهم نوشت.